جعفر صابری
بنام
خدا
مغز ثروت سازو
ثروت کوانتومی
وقتی به
دنیا نگاه می کنید اولین سئوال اینکه چرا من اینجا هستم؟
حالا اینجا میتونه غارها یی که توش هستی باشه ،میتونه کشوری
که توش هستی باشه ، می تونه خانواده ای که توش هستی باشه و حتی میتونه همین جایی که
الاان نشستی باشه!
اینکه چرا
و برای چی توجه تو به این موضوع جلب شده خودش یک چرا باید باشه در
ذهنت!
اگر کسی
چرا ی آن کار را نداند با تمام قدرت نمی تواند با
آن رو برو شود.
همه ی انسانها در زندگی با یک مثلث در ارتباط هستند که نقش
مهمی در زندگیشان دارد.
مثلث ارتباطات
اضلاع مثلث ارتباط
زمان
انرژی
کار
اگر بخواهیم درست با موضوع برخورد کنیم باید بگو یم زمان مهم است چرا که ما
را به رسیدن به هدف کمک می کند. کی و در چه زمانی با چه مقدار فرصتی که داریم و
...اینها بسیار مهم هستند، اما انرژی یا همان داشته ها هم،مهم هستند شاید سرمایه و
امکانات را هم بتوان مهم دانست این همان انرژی است اما کار از همه مهمتر است.شما
صاحب سرمایه و انرژی خوبی هستید زمان مناسب را هم دارید اما کار کافی انجام نمی شود
و در نتیجه همه چیز به هدر می رود!
اینجا باید برای خود مان یک بر نامه تعریف کنیم بر نامه ای که نبودش در
زندگی ما بدون شک لطمات شدیدی به ما وارد می سازد و در واقع این بر نامه، پاسخی به
همان چرا ی اولیه است که چرا من اینجا هستم و چرا باید اینجا باشم و
...
برنامه کار را ما تقسیم می کنیم.
کار های مهم و ضروری
کار های مهم و غیر زروری
کار های غیر مهم و ضروری
کار های غیر مهم و غیر ضروری
دو مورد آخر می شود کار فعالیت های فرعی
از بین مهم و ضروری و مهم و غیر ضروری بی شک گزینه اول است که باید دنبال
کرد پس یاد گرفتیم که زندگی و بر نامه زندگی خود را بر استناد کار ها طبقه بندی
نمائیم و مهمترین آن :
کار های مهم و ضروری
است
این قدم
نخست و دقیق است در راستای خود شناسی ...
خود شناسی
و اصلی است که نه تنها ادیان گونا گون بلکه ایدئولوژی ها ی مختلف نیز
به آن پر داخته اند.
حتی اسلام
می گو ید خود شناسی همان خدا شناسی است.
ما چقدر
خود را می شناسیم، مهمترین مرکز وجودی ما یعنی مغزمان را چقدر می شناسیم
و به آن احاطه داریم؟
چه مقدار
برای کار های مهم و ضروری اهمیّت قائل هستیم ؟ گر چه می دانیم که مهم و ضروری یعنی
زمان اجراء آن بسیار اندک است گاهی وقتها یک صدم ثانیه زندگی ها را
تغییر می دهد. گا هی وقتها یک تأمل و یک درنگ ،زندگی ساز می شود و اهمیّتش فوق
العاده است.
اینجاست که
باید سعی کنیم در زمان کمتر، با انرژی کمتر به نتیجه بیشتر
برسیم.
محققین در
سال 2003 تا 2005 تحقیقاتی را انجام دادند که در آن سعی داشتند بدانند فلسفه آموزش
در دنیا برای چیست و باید در چه مسیری برای آینده قرار بگیرد ، افراد
مهمی چون قطعی
دوره که صاحب 1000 مدرسه
در دنیا است و اصالتاً اهل ترکیه می باشد در این تحقیق گرد هم آمدند . نتیجه
مهم خروجی این اجلاس، این بود که :
آماده سازی انسان ها
برای آینده
در
نگاه اول نتیجه این است که این کار، مهم اما غیر ضروری است اما اینچنین نیست .چرا
که نسل آینده با سرعت بالای تکنولوژی و اطلاع رسانی دچار مشکلات فراوانی خواهند شد
و اصل آموزش باید برای پر ورش ذهن های برتری باشد که برای آیند بتوانند برنامه ریزی
کنند و این ذهنها تنها در یادگیری و حل مسائل گو نا گون است که آماده سازی برای رو
برو شدن با بحران ها راخواهند داشت. و اینجا مثلث دیگری را می توان رسم کرد با
عنوان مثلث سهم که من و تو و ما و فرزندان ما چه سهمی در آینده خواهیم داشت. قدرت و
سر عت حل مسائل، اصلی ترین این سهم خواهد بود :
مفهوم مهم و غیر ضروری دراینجا، این اصل است که ما بدانیم
،در این مثلث اضلاعی با نام های:
علم
تلاش
تبلیغات
وجود دارد.
تا
زه بعد از این مثلث ،مثلث دیگری با عنوان مثلث سلطه و پادشاهی پدید می آید
.
در
جهان امروز و فردا تعریف ثر وت این است :
ثر وت،
مدیریت برداشته های نه تنها خودش ،بلکه دیگران می باشد
در بیشتر جوامع این است که انتقاد پذیر نیستند و به دنبال آموزش و یاد گیری
نیز نیستند بلکه همواره خود را مطلع از هر چیز می دانند و بد بختانه قبول هم می
کنند که اشتباهی دارند و اشکال از خودشان است .
مدیریت ،بر زمان و ماده را دارد ،کاری که همه می توانند انجام بدهند اما
دنبال نمی کنند .
در جهان امروز ثر وت واقعی
مدیریت متود ،ماشین آلات ، منابه انسانی و در نهایت مالی است
!
در جهان امروز سر مایه کم نیست و هیچ کس به دنبال مدرک
تحصیلی و مدارک عالی نیست هر چه هست همت و دانش است دانشی که با کمک یاد گیری و
آموزش صحیح بوجود می آید. تشخیص درست سره از نا سره.
به واقع باید گفت :
هیچ کس به انسان ظلم نمی کند،هیچ
کس هم به او کمک نمی کند !
مگر
خودش!
و این خودش در واقع همان مغزش است که تنها در وجود خودش نهفته است و لا
غیر!
مغز
موضوع شانس نیست
!
زندگی زیباست آنچه
نا زیباست تدبیر ماست!
کو دکی می آید به مادرش می گو ید مادر هم کلاسی من کفش گران قیمتی به پا
دارد و من هم می خواهم اولین پاسخ و سریعترین پاسخ ممکن پدر او یک دزد است و ما دزد
نیستیم!
نتیجه این است که فرزندش و فرزندان دیگر تنها به این بیندیشند که
پدر همکلاسیشان یک دزد است و حق و حقوق آنها را دزدیده
است.
وقتی خوب نگاه کنیم می بینیم می توانیم با بدست آوردن دانش با موضوعات بهتر
رو برو شویم و مدیریت آن امکانپذیر تر می شود .
یک نمونه آمار داریم به نام آمار حیاتی و جد ولی با نام
(swot) خوب است که در این جدول ما به
موضوعات مهمش بیشتر بیندیشیم :
ضعف ها-
قدرت ها – توانمندی ها – فرصت ها
بی شک هر کدام از ما دوستان و نزدیکانی داریم مانند پدر ،مادر،عمو دایی
همسر و...هر کدام اینها در جای خودش یک معضل می شود اگر مانع رشد و شکو فایی شما
باشند .
مثال جالبی برایتان می آورم:
دانشمندان یک دسته موز را در فاصله ای دور از سه میمون قرار
دادند و زمانی که میمون اول به طرف آن موز ها حر کت کرد آب گرمی را رویش ریختند
میمون دوم نیز با آب گرم رو برو شد و میمون سوم هم باهمین بلا سرش آمد نتیجه دیگر
میمون ها به طرف آن موز ها نرفتند و به زندگی خود ادامه دادند.
مثل خیلی از انسانها که اگر بخواهند تحولی در زندگی داشته
باشند. افراد نزدیک به آنها از تجربیات و شکستهایشان می گو یند و در نتیجه اولی
،دومی و نهایت سومی از ادامه راه منصرف می شود .
نکته جالب میمون چهارمی را آوردندکه از جر یان آب گرم بی اطلاع بود اما
وقتی که به سمت موزها حرکت کرد هر سه میمون او را به شدت کتک زدند و
فریاد می زدند و او متوجه شد که نباید به طرف آن موز ها برود و زندگی ادامه یافت
...
فاجعه اصلی زمانی شروع شد که میمون پنجمی را وارد آزمایش کردند و او وقتی
دید هیچ میمونی به طرف آن موز ها نمی رود او نیز فکر رفتن به آن منطقه را در سر خود
پر ورش هم نداد!
پدر کار مند، مادر کار مند، دائی و عمو و نزدیکان کار مند ...نتیجه بچه هم
کار مند ،یعنی جز این به شغل و کار دیگری فکر نمی کند و دانشش بسته شده به همین
...کافیست سه نسل این گونه زندگی کرده باشند ،
پس پنج نفر اصلی اطراف خود را فراموش کن و از آن ذهنیت خارج
شو...
کافیست با در نظر گرفتن :
ضعف ها-
قدرت ها – توانمندی ها – فرصت ها
شروع به پیدا کردن قدرت ها ی وجودمان
بنمائیم.چیز هایی که در ما وجود دارد در همین مغز مان
...
یک دانشجو سر کلاس، مورد تمسخر دوستانش قرار می گیرد چرا که
در مقابل استاد ،تنها توانایی او این مطرح می شود که می تواند شماره تلفن افراد
مختلف را سریع پیدا کند و منابع اطلاعاتی خوبی دارد.
او از این توانایی درست بهره مند می شود و وقتی به
دندانپزشکی می رود از پزشک سئوال می کند این پودر دندان چند است ؟و آیا در داخل
کشور ساخته میشود یا خیر؟ و وقتی متوجه می شود که این امکان وجود دارد که در داخل
کشور ساخته شود ولی وارد می شود تصمیم می گیرد با کمک دوستان دیگردانشجوی خود، این
پودر را تولید کند و موفق هم می شود اما هیچ کس این تولید او را نمی خرد چراکه او
یک دانشجوی ترم سه است:
اینجا بحث مهمی به نام ( triz
) به و جو می آید .
و او ناچار باز از همان قدرت و توانمندی دانستن یا فضولی
خودش بهره میگیرد و شرکت های سر مایه گذاری بزرگ جهانی را پیدا می
کند .شر کت هایی که کارشان ( EPCF) است یعنی سرمایه گذاری و خرید
پروژه ها، او یک دختر خانم روستایی از توابع استان
خراسان ایران بود که به گفته خودش حتی اجازه تحصیل هم تا پایان ابتدایی نداشت و
پدرش به ناچار چون می خواست دخترش را شوهر بدهد او را به مدرسه می فرستاد و با این
شرط که برو دانشگاه شوهر پیدا کن آمده بود تهران و اینکه این شماره تلفن و اطلاعات
را از دیگران داشت بدان دلیل بود که به دنبال شوهر بود!
او از مغزش یاری جست نه سر مایه پدرش !
مغز همان چیزی که در همه ی ما وجود دارد
.
اگر به زبان ساده مغز را تعریف کنیم و ببینیم یک ساختمان سه
طبقه است .
طبقه اول همان جایی است که هر چه خوبی است
،درآن نهفته شده.البته به شوخی عرض می شود چرا که خوردن – خوابیدن – نوشیدن – شهوت
و ...همه در طبقه اول مغز جای گرفته اند و معروف است به مغز شهوات حیوانی
زندگانی.
قسمت دیگر مغز یا همان طبقه میانی و دوم طبقه یاد گیری است،
که باز به شوخی عرض می کنم غالباً تعطیل است و یا اجاره داده ایم و کاری به آن
نداریم. اما باید چراغش را روشن کنیم و مراقب باشیم خاموش نشود و به توسعه آن نیز
کمک کنیم بله طبقه انسانی مغز نام این قسمت است .
اما طبقه سوم که مغز متعالی نام دارد و باید خیلی رویش کار
کنیم...بماند تا بعد...
حالا اگر کمی دقت به خرج بدهیم نه تنها خود، بلکه اطرافیانمان را با چند
سوال ساده ارزیابی می کنیم که در کدام قسمت از مغزشان زندگی در جریان
است!
اگر فرض کنیم به طبقه دوم مغزمان وارد شدیم بد نیست بدانیم در این قسمت از
مغز ما صاحب (الیمبیک ) هستیم قسمتی از مغز که کار تقلید و کپی بر داری را بر عهده
دارد و زمان و مکان نیز ندارد و با احساس – تکرار – فراوانی و ذات انسان بشدت در
رابطه است...
داستان میمون ها و آب گرم را به یاد بیاوریم:
سئوال : اگر در گذشته موفق نشدیم ،نباید در آینده نیز موفق
شویم؟
کار باید کنار گذاشته شود؟
آیا مکان – زمان و فاکتور های دیگر در موفقیت ما نقش نمی
تواند داشته باشد؟
برای نمونه پیامبر اسلام حضرت محمّد (ص) در مکه مورد رنج و آزار قرار گرفت
ولی بعد از هجرت به مدینه امپراتوری اسلام را بنا گذارد و هنوز پا بر
جا است!
آیا در کتاب مقدس قر آن ما نمی خوانیم که ای انسان مگر جهان
من آنقدر گستر ده نبود که تو هجرت کنی و به جای دیگری بروی ؟
آیا حضرت موسی(ع) از نیل نگذشت و با یارانش
هجرت نکرد؟
آیا حضرت عیسی (ع) با یارانش
راهی بیت المقدس نشد و هجرت نکرد؟
پروفسور دیمیت در آمریکا موفق
نبود و ناچار به ژاپن رفت و امروز امپراتور ژاپن می گوید ما مدیون
این شخص هستیم!
اگر با
مشکلی رو برو شدیم ،محیط را تغییر بدهیم!
میانگیری شخصیت با پنج نفر ی که با آنها در گیر هستیم را فرا موش نکنیم .
با با حقوق بگیر و همه حقوق بگیر نتیجه ؟
این همان نکته مهمی است که دنیای سر مایه داری
بشدت به آن متکی است و در واقع از این دیدگاه درآمد حاصل شر کتهای چند ملیتی
بزرگ می شود .این همان اندیشه بسته بیشتر انسانها ی جهان
است.
القاء این موضوع که هر چی در دنیا می بینی موضوع پیچیده ای است
.
اینجا باید به موضوع با نگاه :
آسان کردن – قدرت – لذت – یاد گیری – الگو پذیری ...
برخورد کرد کاری که کشوری مانند هندوستان به آن رسیده و موفق هم شده
است.
PFC
قسمت تصمیم گیری مغز
انسان است جایی که انسانهای اولیه کمتر از داشته و یا به کار میگرفتند مانند بعضی
از انسانهای امروزی!
بیشتر ما همواره به دنبال مقصر هستیم و به خود مان کمتر توجه می کنیم که
آیا درست می اندیشیم و درست کار ها و زندگیمان را طبقه بندی کرده ایم
؟
بیشتر وقتها کمتر تمرکز داریم
کار های عقب مانده زیادی داریم
همیشه کار هایمان را برای فردا می گذاریم: و می گو ئیم منتظر
بمان.
همین
حالا
DO NOT
WAIT
FOR
ای مانده در فر دا، دیروز می گفتی فر دا ،فر دا می گو یی فر دا، فردا می گو
یی فر دا ...
داستان زیبایی هست از یک پرنده که درب قفسش باز می شود ولی او ترجیح می دهد
که آخرین دانه مانده در قفس را هم بخورد و بعد به سوی آزادی پرواز
کند اما هرگز این فرصت دیگر پیش نمی آید!
درِ قفس باز بود پرنده می توانست پرواز کند
،حیف برای آنکه آخرین دانه را بخورد شانس پر واز را از دست
داد!
من می گو یم من فر یاد می زنم و...
بدانید :
کسی که داد می زند قبلاً آرام حرف زده
است.
خیلی ها مسئولیت پذیر نیستند ولی شما می توانید مسئولیت کار
هایتان را بپذیرید.
داشتن پول نشان موفقیت
نیست.
کم نیستند کو دکانی که در جای جای جهان حتی افغانستان در
مدرسه یا به زبان خودشان لیسه در سخت ترین شرایط درس می خوانند بدون پدر و مادر ولی
سه یا پنج زبان را می دانند،او ثروت مند است .
بعضی ها آنقدر به درِ بسته نگاه می کنند که در های باز دیگر را نمی
بینند.
با ید سعی کنیم PFC
مغزمان فعال شودو این کار از راه حل مسئله امکان پذیر است و
بهترین راه حل همان ریاضیات است .
چند نمونه سئوال ساده ریاضی:
13×17
15×14
19×11
12×18
این مسئله ساده را می تواند از چند راه حل کرد و هیچ مشکلی نیست اگر از راه
های گو نا گون حل شود اما سرعت و درستی مورد نظر است .
گانگلیای قاعده ای
به زبان ساده تر، کمبود رفتاری یا زیادی
رفتاری
فزونی رفتار - انرژی کمتر – سرعت - کیفیت و
آشنایی
انجام کار های مهم
جالب است عرض شود بیش از 90% از مردم یا کم کاری دارند یا پر
کاری...
اینجا باید گفت کاری که زمان ندارد انجام نمی شود.
فرایند (لیبیک)
فر موول:
حرکت – عادت – حالت – ملکه – مقدمه فصل (جدا نشدنی
)
که به وراثت انسان
رفتار ما دو جهتی است
فعل که به زمان و مکان متکی است
برای نمونه وقتی می گو ییم کامران دروغ می گو
ید با کامران دروغ گو است متفاوت است. در حالت اول کامران
دروغ می گو ید ولی در حالت دوم او ذاتاً دروغ گو است !
و متاسفانه در تحقیقاتی که در یک دانشگاه آمریکایی شده به
چند فاکتور اصلی در ایرانیان پی برده اند که یکی از این فاکتور ها
:
این است که ایرانیان دروغگو هستند!
پس انتظار ایشان از ایرانیان در درجه اول
:
دروغ گویی است!
نتیجه این است که
حر کت + احساس =
عادت
در اینجا تمپرات (مغز ثانویه) بخش
ادراکات به یک پنج ظلعی تقسیم می شود.
سلامت – رفاه - رابطه – امنیت – عادات
همه ی ما می دانیم نوشابه برای سلامتی مضر است اما می نوشیم و یا نوشیده
ایم !
این قلب همان طبقه اول مغز ما است که جلو پیشرفت ما را می گیرد و روی
موفقیت ما سایه می اندازد.
شعار جالبی که بیشتر فروشند ه های بزرگ می گویند را شنیده
اید:
کافیست یک بار از ما خرید بکنید، مشتری ما خواهید شد!
تولیدات مهم مغز :
دو پامین
سروتامین
بتن لیموتن
از موارد اول و دوم که بگذریم مورد سوم همان لیمیگ درست
زمانی که درد زیاد می شود مرفین تجویز می شود.
در واقع هر وقت قدرت تحمل درد و رنج را نداریم این اتفاق می
افتد و مغز ما نیاز به این ماده خواهد داشت .
سئوال چه کنیم قدرت تحمل رنج و درد را در وجودمان بالا
ببریم؟
دانشمندان آزمایش استخر مرگ را مطرح می
کنند:
در این آزمایش از موشها استفاده شده است ابتدا بیست موش را
در استخر آب می اندازند و در حالت خفگی قرار می دهند بین 15 تا 20 دقیقه طول میکشد
که موشها شروع به مردن می کنند اما در آزمایش بعد بیست موش دیگر را در همان زمان 15
دقیقه از مرگ نجات می دهند و بیست روز بعد دوباره در همان شرایط قبلی قرار
میدهند.اینجا موشها نه تنها بیش از بیست دقیقه بلکه
بیش از بیست روز زنده می مانند.
پاسخ، ساده است موشها امید وار بودند که بزودی دستی برای نجاتشان خواهد آمد
.
این همان چیزی است که باید بشر داشته باشد امید و
امید...
امید همان شادی و خوشحالی است .اینجا باید
افزود لبخند با شادی متفاوت است.
شادی واقعی یک جسارت همراه دارد و این همان امید است
.
جالب است حتی در قرآن هم آیات زیادی در این خصوص می باشد
:
برای نمونه می گوید : نه سست شوید ، نه غمناک گردید
شما پیروزید اگر ایمان (امید ) داشته باشید.
اما باز ما مشکلی به نام همه چیز دانان و همه چیز می دانند داریم که نمی
گذارد موفق شویم.
داستان کارخانه داری که پنیر تولید می کرد و شخص دیگری بدون سر مایه تنها
با دانش و امید برای فروش کالای این کارخانه دار به کشور های دیگر با او عقد
قرارداد می بندد و موفق می شود .مرد کار خانه دار از ابتدا به این موضوع باور و
ایمان نداشت که می تواند وارد تجارت بین المللی شود و نشد .
مانند کسی که در انتظار نجات است اما نجات را باور ندارد او
از همان اول باید خودش را مرده فرض کند!
در کسب و کار، اول بفروش بعد بخر!
برای پیشرفت و سلامتی شاد زندگی کن و فضا ی زندگی و اطرافت
را همراه با لبخند و شادی قرار بده امید وار ایجاد فضایی که از آن
لذت ببرید.
برای این کار سعی کنید همه ی قسمت های مغزتان فعال باشد
:
چه کنیم که همه قسمت های مغزمان فعال باشد؟
مهمترین کار انجام فعالیت های تیمی است.
حضور در انجمن ها و گروه ها و
کمک به آنها
انجمن بسازیم ، شبکه سازی کنیم و تیمی کار کنیم
.
همیشه وقتی به یک گروه می رسیم بگو ییم:
من هم می توانم در این کار
سهیم باشم.
یک کار گار گرو هی
:
از سه مرد و سه زن دعوت می کنیم تا دو گروه را تشکیل بدهند و هر گروه باید
کلمه ای را شروع کنند و هر نفر از هر گروه با تکرار کلمه نفر بعد کلمه دیگری به آن
بیفزاید به طوری که در پایان کلمات از سه به ده و یا بیست برسند
...برای نمونه:
دارا
دارا-بادا
دارا – بادا – آباد
و...
در پایان این کار گرو هی متوجه می شویم که در عین ناباوری چقدر می توان در
یک گروه کلمات تازه را پیدا کنیم البته با توجه و احترام به نظر و کلمه فرد
قبلی!
تذکر: مغایرتی هم ندارد که از قلم و کاغذ استفاده
شود.
کاری که در یک اتاق فکر انجام می شود ودر سازمانها بسیار
لازم است.
کاری که ما کمتر می کنیم و کار مشارکتی را کمتر می
شناسیم.
ما باید یاد بگیریم که :
مغزمان را به خوبی بشناسیم،که کلید موفقیت و پایداری
است
بررسی قسمت های مختلف مغز (اولیه – ثانویه – متعالی) و شرح وظایف هر
بخش
رصد نحوه کار کرد وضع موجود مخاطبان ،منطبق بر آزمایشهای علمی و
تستی
مغز و معجزه عادات ( عادی سازی کسب و کار و فعالیت ها) چگونه یک عادت در
مغز ایجاد می شود؟
چگونه عادت های جدید و پولسازی ایجاد کنیم؟
چگونه از عادات غلط و باور های فقیرانه جلوگیری کنیم؟
تکنیک:حرکت، عادت ،ملکه ،مقوم فصل(با این تکنیک عادت های مثبت درون خود
ایجاد می کنید،و عادات بد را به صورت کامل ازبین می برید با استفاده از ساعت
بیولوژیکی بدن)
مغزو معجزه رسیدن به هدف:
رابطه مغزبا پول ابزاری یا پول هدفمند
چگونه اهداف پولسازی ایجاد کنیم؟
تکنیکDO IT NOW
شرح وظایف PFC مغز(پری فرونتال کور تکس ):مرکز
تصمیم سازی و تصمیم گیری مغز
تکنیک های برتر تصمیم سازی تصمیم گیری با استفاده از روش های فعال سازی
PFC مغز
مغزو راههای تسلط بر پول :
چگونه مهارت خودمان را در کسب درآمد بیشتر افزایش
دهیم؟
چگونه پول را کنترل کنیم و از پول به عنوان یک ماشین پول سازی استفاده
کنیم؟
راه های جلوگیری از ولخرجی
مغز و چند منبع در آمد:
ایجاد گزینه های مختلف برای کسب پول
عادت دادن مغزبه گزینه های مختلف برای کسب درآمد
استفاده از بخش شیار سینگولیت مغز ثانویه در جهت کسب درآمد از گزینه های
مختلف
معجزه مغز جمعی :
مغز انسان و دومینوی تغییر!
چگونه از تغییرات کوچک ،نتایج بزرگ به دست
آوریم؟
نقش کار گروهی و حضور در مجامع واثرات محیطی آن بر لیمینک
مغز
مغز و زمان:
کار و زمان!!!
نقش گانگلیای قاعده ای بر کنترل سرعت و تحرک بدن
دسته بندی کارها منطبق با زمان
مغز مدیریت زمان
مغز و فروش:
اسرار مغز کووانتومی در جذب ثروت:
چگونه با شناخت دانش مغز،بیشتر بفروشیم؟
قانون اینرسی در چگونگی جذب ثروت
قانون جاذبه و اثرات آن بر مغز کارآفرینان
چگونه با استفاده از فعالسازی تمپورال مغز انسان ها بر فروش
بیافزاییم!!؟ تئوری نسبیت انیشتین به زبان ساده
برای نمونه درس
کارگاه!
ادامه مطلب